فرایند ملت دولت سازی در آذربایجان

۱۵۰,۰۰۰تومان

فهرست

 

فصل اوّل: پیدایش هویت و اندیشهی ملّی………………………………………… 23

فصل دوّم: تکاپوهای هویتی در چارچوب نظام شوروی………………………….. 101

فصل سوّم: مباحثات هویتی در دوره‌ی استقلال و بعد از آن……………………. 161

فصل چهارم: مسئله‌ی هویت در آذربایجان معاصر………………………………… 191

نتیجه گیری……………………………………………………………………… 214

منابع……………………………………………………………………………… 221

پیشگفتار مترجم

تجربه‌ی ملّت- دولت‌سازی در آذربایجان تجربه‌ی بی‌نظیری است. تا اواخر سده‌ی نوزدهم، آذربایجان به‌عنوان یک گروه قومی کوچک فاقد دولت و سنّت نوشتاری ادبی محدود با ساخت اقتصادی- اجتماعی عقب‌مانده و تحت سلطه‌ی ملّت دیگر و به تعبیر میرسلاو هروش به‌عنوان «ملّت کوچک»، فاقد پویایی لازم برای شکل‌دهی به ملّت- دولت خود بود اما در اواخر سده‌ی نوزدهم با اکتشاف نفت و ظهور قشر بورژوازی محلّی، همراه با سیاست‌های استعماری روسیه که همچون نمونه‌های امریکای لاتین و فنلاند در برابر دولت‌های ایران و عثمانی بر ایجاد نهادهای آموزشی و اداری محلّی تأکید داشت،[1] شالوده‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ملّت‌سازی فراهم گردید. وقوع انقلابات روسیه محیط سیاسی مساعدی را برای تشکیل دولت مستقل آذربایجان فراهم نمود. در سال 1918 ملّی‌گرایی آذربایجان به بلوغ خود رسید و موفق به تأسیس جمهوری دموکراتیک آذربایجان شد اما این دولت، دولت مستعجل بود و پس از چندی با یورش نیروهای ارتش سرخ «به دعوت طبقه‌ی کارگر آذربایجان برای رهایی مردم و زحمتکشان آذربایجان»، آن‌گونه که تاریخ‌سازان شوروی ادّعا‌‌‌ می‌کردند، این دولت سقوط نمود.اگرچه دولت جمهوری دمکراتیک آذربایجان سقوط کرد اما شالوده‌های فکری و فرهنگی مورد اتکای این دولت که به هویت ملّی مدرن آذربایجان شکل داده بود، آن‌چنان سترگ بود که دولت شوروی برای شورایی‌گردانی آذربایجان و استحاله‌ی آن در جامعه‌ی نوظهور شوروی، چاره را در قتل‌عام و تبعید نخبگان فکری، سیاسی و فرهنگی آن دید. آنگاه هم که نابودی لایه‌ی فرهیخته‌ی پیشین به فرجام رسید، کار هویت‌سازی در یک بستر قومی نوین و همساز با ساخت امپراتوریک (و نه متکثر آن‌گونه که دولت‌مردان شوروی تبلیغ‌‌‌ می‌کردند) را آغاز کرد. ویژگی اصلی این فرایند نوین هویت‌سازی که پویش‌های هویتی بعد از استقلال نیز از نظر روش‌شناسی و سبک و سیاق، فقط با در نظر گرفتن برخی الزمات دولت- ملّت‌سازی ادامه‌ی آن‌‌‌ می‌باشد، نقش فعال دولت در هویت‌سازی است. این فرایند امروزه در ادبیات سیاسی به‌عنوان «دولت- ملّت‌سازی» و یا «ملّت‌سازی از بالا به پائین» نامیده‌‌‌ می‌شود. همچنین به این دولت‌‌ها به واسطه‌ی نقش فعالی که در هویت‌سازی ایفاء‌‌‌ می‌کنند، «دولت‌های ملّی‌سازی» گفته‌‌‌ می‌شود، به لحاظ روش‌شناسی استفاده شده در قوم‌شناسی، محتوایی و بازیگران فعال در عرصه‌ی ملّت‌سازی، تفاوت‌های ماهوی با دوره‌ی پیش از سال 1920، نشان‌‌‌ می‌دهد.

کتابی که برگردان فارسی آن تقدیم خوانندگان محترم شده[2]، اگرچه فاقد شالوده‌های نظری برای تمیز این دو دوره از هم بوده و بیشتر از این موضوع به مقوله‌ی رهایی‌بخشی از قدرت استعماری تکیه دارد اما به لحاظ توصیف کرونولوژیک، تصویر نسبتاً واضح‌تری از وقایع و فرایندها ارائه داده است.

ابوالفضل سلیمانلی؛ نویسنده‌ی این کتاب، سال 1975 در رایون اوجار جمهوری آذربایجان به دنیال آمد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در این شهر به اتمام رسانده و در سال 1991 در رشته‌ی جامعه‌شناسی دانشگاه استانبول مشغول به تحصیل گردید. در سال 1995 لیسانس خود را گرفت و در همان سال در رشته‌ی «ساخت اجتماعی- تغییر اجتماعی» وارد مقطع فوق‌لیسانس شد. بعدها با پایان‌نامه‌ی «آموزش تاریخ در آذربایجان و تأثیر ایدئولوژی شوروی بر آموزش آن» دوره‌ی فوق‌لیسانس را به اتمام رساند و وارد مقطع دکترا در رشته‌ی جامعه‌شناسی دانشگاه استانبول گردید. وی در سال 2000 از پایان‌نامه دکترای خود تحت عنوان «ارزیابی جامعه‌شناختی از پویش‌های هویت ملّی در تاریخ معاصر آذربایجان» دفاع کرد و در ژانویه‌ی همان سال در رشته‌ی جامعه‌شناسی دانشگاه خصوصی قفقاز در باکو مشغول به کار و آموزش شد.

در سپتامبر 2003 به معاونت مدیر گروه‌‌‌ جامعه‌شناسی انستیتوی تحقیقات حقوق، سیاست و‌‌‌ جامعه‌شناسی آکادمی ملّی علوم آذربایجان انتخاب شد. سپس به ترکیه آمده و در دانشگاه‌های مختلف این کشور مشغول به تدریس گردید. هم‌اکنون به‌عنوان مدیرگروه‌‌‌ جامعه‌شناسی دانشکده‌ی علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه اوسکودار استانبول مشغول به کار‌‌‌ می‌باشد. ابوالفضل سلیمانلی اخیراً درجه‌ی استادی دریافت کرده است.

وی علاوه بر عناوین دانشگاهی، عضو هیئت تحریریه‌ی نشریه‌ی «جامعه‌شناسی و فناوری» انستیتوی‌‌‌ جامعه‌شناسی و فن‌آوری آکادمی علوم روسیه‌‌‌ می‌باشد. حوزه‌ی فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی وی، آموزش، خانواده، فرهنگ اجتماعی، بیگانهشدگی، ارتباطات و جوانان‌‌‌ می‌باشد. علاوه بر این کتاب، آثار دیگری از وی منتشرشده است: «تحلیل جامعه‌شناختی انتخاب شغلی فارغ‌التحصیلان آذربایجانی دانشگاه‌های ترکیه» (2010)، «تحلیل سیاسی – اجتماعی ازدواج‌های برون‌گروهی در آذربایجان» (2010)، ویراستاری کتاب «مجموعه مقالات اوّلین کنگره‌ی اتحادیه‌ی جامعه‌شناسان دنیای ترک» (2008)[3]. علاوه بر کتاب‌های فوق، نویسنده دارای بیش از یازده مقاله‌ی بین‌المللی، بیست ‌و هفت سخنرانی در کنفرانس‌های علمی بین‌المللی، نگارش فصولی از چهار کتاب، دوازده مقاله در نشریات ملّی و سه ترجمه‌ی کتاب‌‌‌ می‌باشد.

در خصوص متن کتاب حاضر، چند نکته قابل ذکر‌‌‌ می‌باشد. بر اساس متون دانشگاهی آذربایجان، «ملّت» به مفهومی که در ایران به کار‌‌‌ می‌رود، استفاده نشده است. «ملّت» در آذربایجان بیشتر معادل گروه قومی است. مترجم در ابتدا قصد داشت تا برای درک بهتر مفاهیم به‌جای اصطلاح «ملّت» از اصطلاح «گروه قومی» استفاده نماید اما نهایتاً با ذکر توضیحی در این خصوص پایبندی به متن کتاب را ترجیح داد.

نکته‌ی دیگر اینکه، در سه جای مختلف کتاب، اشاراتی به وقایع آذربایجان ایران شده بود که با روح کلّی کتاب همخوانی نداشت و‌‌‌ می‌توانست موجب بروز برخی سوءتفاهمات شود، برای احتراز از این سوءتفاهمات و با توجه به اینکه حذف آن به کلیّت کتاب لطمه‌‌‌‌‌‌ نمی‌زد، با صلاحدید ناشر اقدام به حذف آن نمودیم.

همچنین، در متن کتاب مواردی وجود داشت که مترجم با نویسنده هم‌رأی و هم‌نظر نبود. در برخی از این موارد در ذیل به صورت زیرنویس تلاش کردم تا توضیحاتی ارائه کنم اما تعدّد این موارد باعث شد تا تنها به ذکر مواردی بسنده نمایم. با این همه این کتاب از جمله نادر آثاری است که در یک بازه‌ی زمانی نسبتاً طولانی تحولات و پویش‌های هویتی در جمهوری آذربایجان را مورد مداقه قرار داده است. آنچه نگارنده‌ی این سطور را به ترجمه‌ی این کتاب برانگیخت، همین جنبه‌ی کتاب بود. امیدوارم ترجمه‌ی این کتاب به غنای ادبیات موضوع کمکی هرچند اندک بنماید.                                                                                                                              جلیل یعقوب‌زاده‌ی فرد 1399

[1]  در این خصوص تجربه‌ی جمهوری آذربایجان به تجربه‌ی کشورهای امریکای لاتین بسیار شبیه است. در خصوص تجربه‌ی کشورهای امریکای لاتین به کتاب جوامع خیالی و تصوری بندیکت اندرسون مراجعه شود. متأسفانه کاربست نظریه‌های میراسلاو هروش و بندیکت اندرسون در تحلیل چگونگی ظهور و تکوین هویت نوین ملّی آذربایجان مورد غفلت واقع‌شده است. امید اینکه این خلأ به‌زودی با پژوهش‌هایی که صورت‌‌‌ می‌گیرد، پر شود.

در خصوص نظریه‌ی بندیکت اندرسون بنگرید به:

اندرسون، بندیکت (1393)، جوامع تصوری، ترجمه‌ی محمدی، تهران: رخ داد نو.

[2]– این کتاب ترجمه‌ای از اثر زیر‌‌‌ می‌باشد:

Ebulfez Süleymanlı (2006), Milletleşme Sürecinde Azerbaycan Türkleri (Rus İşgalinden Günümüze Sosyolojik Bir Değerlendirme), İstanbul: Ötüken Yayınları.

[3]-Suleymanov, A, Türkiye Universitelerinin Azerbaycanlı Mezunlarının Karyer Seçimlerinin İlmi-Sosyolojik Tahlili, MBM yay, Bakü, 2010;Azerbaycanda Karışık Nikahların Sosyal-Psikolojik Tahlili, MBM yay, Bakü, 2010; Birinci Türk Dünyası Sosyologlar Birliği Kongresinin Bildiri Kitabı, Kocaeli Büyükşehir Belediyesi Yay, Kocaeli, 2008.