فهرست
سخن مترجم 5
مقدمه 7
فصل اول
شکلگیری هنر وُکال آذربایجان و مراحل تحول تاریخی آن 13
منابع هنر وُکال آذربایجان 13
مراحل تحول تاریخی مکتب وُکال غرب 57
نقش اوزئیر حاجی¬بَیلی در ظهور مکتب وُکال آذربایجان در نقطۀ پیوند شرق-غرب 79
فصل دوم
مکتب وُکال آذربایجان در بستر موسیقی حرفه¬ای شرق و غرب 97
سنتز اجرایِ وُکالِ شرق و غرب در آثار بولبول، بنیانگذار مکتب وُکال آذربایجان 97
تلفیق اجرایِ وُکالِ شرق و غرب در آثار وُکال آهنگ سازان آذربایجانی در قرن بیست 118
منابع و مأخذ 167
مقدمه
واقعیت امر. شرایط واقعی برای مطالعه عمیق و عینیِ هنر وُکال[1] آذربایجان در اوایل قرن بیست ظاهر شد. از آن زمان در کنار تقویتِ سازماندهی و توسعه فعالیتهای علمی در زمینۀ مطالعه آثار موسیقی عامیانه[2]، شرایط مطلوب برای شکلگیری و پیشرفت مکتب وُکال آذربایجان نیز فراهم شد.
توسعه مکتب وُکال آذربایجان از ویژگیهای منحصر به خود برخوردار است. در آثار موسیقی عامیانه، با توجه به آنچه که آداب و سنن ایجاب میکرد، انواع ترانهها، افسانهها و رقصها از جایگاه ویژهای برخوردار میشدند. تمامی اشکالِ این خلاقیت هنری با یک درک علمی دقیق –با «فلکلور موسیقی»- تعیّن مییابند. انعکاس روانشناسی و جهانبینی مردم در فولکلور موسیقی، به عنوان تجلی خلاقیت جمعی، کاملاً مشهود است.
در کنار فلکلور موسیقی، دو شاخه از هنر حرفهای مبتنی بر سنن شفاهی، موسیقیِ مقامی و هنر عاشیقی[3]، تجربهای غنی و منحصر به فرد از حرکتِ رو به رشد را از سر گذراندند.
در حیات موسیقی آذربایجان، که از طرف سنن متعلق به فرهنگ اسلامی احاطه شده بود، تلاوت قرآن و اذان، ذکرهای صوفیها، و انواع اجراهای همراه با موسیقی-شعر در مراسمهای مذهبی نقش مهمی در شکلگیری هنر وُکال بر عهده داشتهاند.
سرانجام، تحولات مربوط به حیات اجتماعی-سیاسی و فرهنگی آذربایجان در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست، راه را برای آغاز مرحلهای جدید در توسعه فرهنگ وُکال ملی هموار کرد. این دوره از نظرِ ارتقای فرهنگ وُکال ملی آذربایجان به یک سطح جدید از اهمیت تاریخی بالایی برخوردار است.
با توجه به این که در این دورۀ تاریخی علایق ملی-فرهنگی به سمت «استانداردهای اروپایی» سوق پیدا کرد زمینه برای پدید آمدن اشکال جدیدی از هنر وُکال فراهم شد. اجرای صحنهای هنر وُکال ملی (در قالب تئاتر و کنسرت) و انواع فعالیتهای مربوط به ضبط در استودیو، نقش مهمی در شکلگیری مکتب وُکال آذربایجان ایفا کردند. درست از همین زمان تلفیق فرهنگهای شرق و غرب در هنر وُکال آذربایجان شروع به نشان دادنِ خود کرد.
گسترش نخستین کنسرتهایِ از نوع اروپایی در سالنهای کنسرت باکو و گسترش فعالیتهای «صحنهای» در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست، موجبات تحول و توسعه در اجرای این نوع وُکال را فراهم میکرد. تورهای گروههای مختلف اُپرای خارجی و همچنین کنسرتهای خوانندگان مشهور نشانگر رویدادهایی بودند که موجبات احیای حیات موسیقیایی-فرهنگی باکو را فراهم میکردند. علاوه بر این، اجرایِ اُپرا، از آثار کلاسیک اروپایی و روسی، باعث میشد علاقه به این سبک در آذربایجان افزایش پیدا کند. بدین ترتیب، زمینه برای ظهور اولین اپراها در آذربایجان و تمامی شرق فراهم میشد. اجرا کنندگان اولین اپراهایِ مبتنی بر موسیقی مقامی در این دوره اگر چه فارغالتحصیلان مدارس وُکالِ حرفهای نبودند ولی نمایندگان برجسته « وُکالِ عامیانۀ» حرفهای محسوب میشدند.
شکلگیری مکتب وُکال آذربایجان به دوره اتحاد جماهیر شوروی باز میگردد. به همین دلیل مکتب وُکال آذربایجان مجبور بود اهداف و مأموریتهای آن دوره را برآورده کند. در یک چنین شرایطی به هنگام اجرایِ وُکال، پیش از همه تضمین تعامل بین سنتهای آواز ملی با سنن اجرایِ وُکال حرفهای شوروی-روسی و اروپایی، به عنوان یک شرط اصلی، تظاهر پیدا میکرد. از این رو، به خلق انواعی از آثارِ وُکال نیاز پیدا میشد که این دو زمینه را در بر بگیرند. آهنگسازان آذربایجانی توانستند در مدت زمانی کوتاه تعداد زیادی از آثار ارزشمند وُکال خلق کنند و این آثار، محرک پیشرفت هنر ملی وُکال واقع شدند.
بیشک هر آهنگساز و هر خوانندهای، که با توجه به مهارتهای حرفهای بالایش در شکلگیری مکتب وُکال آذربایجان جایگاه ممتازی را به خود اختصاص داده است، بر اساس سبک و یگانگیاش در مرکز توجه قرار میگیرد. خلاقیت هنری هر یک از آنان در خزانۀ فرهنگ موسیقی آذربایجان گنجانده شده است. چنین هنرمندانی نه تنها با استعداد والا و مهارت حرفهای بالایشان، بلکه به دلیل جذب روح و نبض زمان خود در آثارشان نیز متمایز میشوند. تنها به همین دلیل، روشنی بخشیدن به آثار و تجربۀ ایفای چنین هنرمندانی میتواند به مطالعه در پیرامون موضوعِ کتاب کمک شایانی نماید.
[1] -وُکال (Vokal): نوع ویژهای از موسیقی است که توسط یک یا چند خواننده، با مشایعت آلات موسیقی و یا بدون مشایعت آنها اجرا میشود و از نظر لحنِ بیان و کلام و ریتم با گفتار عادی قرابت دارد. با این که وُکال با ظهور اپرا به عرصه آمد ولی بعدها در دیگر ژانرهای موسیقی نیز (همچون اوراتوریا، کانتاتا، ترانه و…) به کار گرفته شد.
[2] -xalq musiqi yaradıcılığı
[3] -عاشیقها یکی از مهمترین ناقلانِ نوعی از موسیقی فُلکلوریک آذربایجان محسوب میشوند و عمومیترین جملهای که نسبت به آنها میتوان گفت، این که «خوانندگان دورهگردی هستند که امروزه در برگزاری مجالس شادی وظایفی بر عهده میگیرند». در رابطه با املای آن نیز، که شکل معمول در متون ترکی آذربایجانی است، باید گفت که جهت ممانعت از تداعیِ «فردی که عشقِ شخصی را در دل دارد» انتخاب شده است.