پیشگفتار
“جهانیشدن ” و سلطه یابی بیمحابای آن، هرکسی را که در پی شناخت درست و دقیق است وامیدارد، مسائل را از “دیدگاه سیستمی” بررسی کند. چه، درهم تنیدگی انواع روابط میان جوامع گوناگون به حدّی رسیده که حتی منزویترین واحدهای اجتماعی نیز از تأثیرات این پدیده که شتابگیر جهانشمولتر میشود، در امان نیستند. ذهنهای مجهز به “بینش سیستمی” هر پدیدهای را هرچند جزئی و کم دامنه، از دو جنبه “درون سیستمی” و “برون سیستمی” بررسی میکنند. این امر در زمانهی ما ضرورت وجودی خود را تا جایی رسانده که میتوان از نوعی “جبرِ شناختی” سخن به میان آورد؛ یعنی بررسی عوامل مؤثر روی هر پدیده، هرگاه فقط معطوف عوامل درون سیستمی و یا برون سیستمی شود، نتایج حاصله بهیقین ناقص و نادرست از آب درمیآید.
بدیهی است که این واقعیت فراگیر پدیدههای ادبی را نیز دربر میگیرد. چراکه آثار ادبی، چیزی جز بازتاب واقعیتهای جاری و ساری نیستند. بهعبارتدیگر هر اثر ادبی یک “پدیدهی تبعی ” است. پس از پدیدار شدن “پدیده” است که بازتاباندن هنرمندانه آن انواع آثار ادبی را به جود میآورد. بیسبب نیست که “اوسیپ بریک” یکی از پیشتازان فورمالیسم بر آن است که: بدون پوشکین نیز، رمان “اوژن اونیگین ” نوشته میشد. کنش متقابل میان گذرایی درنگ ناپذیر زمان و پویائی اجتماعی، مجالی برای تحجر، واپسگرایی و حتی حرکتهای کند و بطئی باقی نمیگذارد. ناگفته پیداست که شتابگیری حرکت اجتماعی و تبعات آن، هزینههای انسانی خاص خود را دارد. اینجاست که ادبیات و هنر برای درمان دردهای ناشی از دگرگونیهای اجتماعی آستین بالا میزنند. فرآوردههای ادبی و هنری از سالمترین و سازندهترین تأمینکنندگان نیازهای معنوی انسان هستند، چنان اثربخش و بااهمیت که “ادبیات درمانی”، “موسیقی درمانی”، “کاردرمانی” و … در ردیف “رواندرمانی” درمیآید و گاه لطیفتر و دلنشینتر از آن عمل میکند.
توجه به خویشکاری فرآوردههای ادبی و هنری در زمان معاصر به این معنی نیست که “قوانین ذاتی ” ادب و هنر مغفول بماند. ادبیات در بدایت امر برای جلبتوجه به زیبایی، آفرینش زیبایی و لذت بردن از زیبایی به وجود آمده است. به همین دلیل حتی انحراف ارادی از جنبههای زیبایی شناسانه اجزاء زبان که فورمالیستها آن را “آشناییزدایی” مینامند، خللی در قوانین ذاتی ادبیات ایجاد نمیکند. البته تنش پویا میان ادبیات و جامعه در فرآوردن آثار ادبی و هنری به خویشکاری خویش ادامه میدهد.
جهتگیریهای کلی فرهنگ جامعه طی دورههای گوناگون تغییر مییابد. آثار ادبی و هنری در راستای جهتگیری کلی فرهنگ، بیشتر و بهتر معنی میدهد، یعنی ارزشهای زیبایی شناسانه هر دوران در هماهنگی با اندیشهها و ارزش داوریهای مسلط شکوفا شده، گل میکنند. البته ارزشهای هر دوره، نهتنها برای همیشه نمیپایند، بلکه طی چند دوره هم به یکشکل نمیمانند. ضربالمثل ترکی آذربایجانی در این مورد بسیار جاندار و گویاست: «هر گونون بیر حُکمی وار!»؛ یعنی هرروزی (هر دورهای)، حُکم خاص خود را دارد.
از اواخر سده نوزدهم، بهویژه از سده بیستم به اینطرف پابهپای فزونی یافتن شناخت علمی، بررسی و تحلیل علمی آثار ادبی و هنری هم اعتلا یافتهاند؛ یعنی متفاوت از ادوار پیشین، گرایش کلی فرهنگهای جوامع پیشرفته که ترقیخواهی را آرمان خویش ساختهاند، با گرامی داشت و اولویت دادن به ارزشهای واقعگرایانه، مردمگرایانه و انسان دوستانه به این مهم میپردازند. همین تحولات با گسترانیدن آگاهی اجتماعی، مفاهیم «ادبیات متعهد» و «ادبیات جهتدار» را پیش کشیدهاند. مباحث تندوتیزی در این زمینه درگرفته و هواداران مفاهیم جدیدالولاده مطرح کردهاند: در دورههای مبارزه طبقاتی، نه ادبیاتی وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد که بهاصطلاح غیرسیاسی شناخته بشود. هرچند مدعیان این نظر رادیکالهایی مانند «آندره ژدانف» هستند، صاحبنظرانی چون ” هارولد لاسکی ” بریتانیایی و “آلوین تافلر ” آمریکایی و دیگر اندیشمندان غربی هم “قدرت” را موضوع سیاست دانسته و آن را “وجه اجتنابناپذیر هر عمل یا رابطه انسانی” تعریف میکنند. ازنظر آنان هیچ کاری، یا حتی هیچ نمادی نمیتوان یافت که غیرسیاسی باشد. از بدو شکلگیری بازتاباندنهای زیبایی تا امروز نحلهها، نظریهها و دبستانهای متنوع و متعددی برخاستهاند. ولی ازآنجاییکه هیچیک به تنهائی نتوانستهاند نیازهای انسانی را پوشش دهند، جای خود را به نظریهها و دبستانهای جدیدتر دادهاند. “انتقاد” عامل اصلی سوق دادن نظریهها بهسوی تشکیل و تکوین نظریههای رقابتگر شده که بعضی از آنها حتی به مطالبات قوانین ذاتی پدیدههای ادبی و هنری کمتوجه بودهاند. چنانکه هانس «گئورگ گادامر » ابراز میدارد؛ هنر وسیلهای برای لذّت بردن نیست، بلکه افشای وجود است. اثر هنری پدیداری است که به مدد آن جهان را بازمیشناسیم. این پدیدارشناس نامدار، با برداشت خاص خود از هرمنوتیک چنین موضعی اتخاذ میکند. البته هرمنوتیک مفهوم تازه و نوخاستهای نیست و دارای ابعاد تاریخی و فلسفی ریشهداری است. هرمنوتیک مدرن، شناخت و تأویل را از هم جدا نمیکند. بااینهمه انطباق باورهای اگزیستانسیالیستی با پدیدارشناسی، برداشت امروزیتر و جامعتری از هرمنوتیک ارائه میدهد. ازآنجاییکه هر “وجودی” واقعیتمند، موقعیتمند و زبانمند است، در صورت انکار یا نادیده گرفته شدن “وجودِ” پدیده، تبعات تاریخی بودن آن بهصورت نیرویی سلطه ناپذیر به خویشکاری خویش ادامه میدهد که در نظریۀ تأویلی اهمیتی بس عظیم دارد. ازاینرو هرمنوتیک بهعنوان نظریهای که در تحلیل موضوعها و پدیدههای خُرد بکار میرود، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. بهویژه در کارها و شاهکارهای هنری و ادبی که یکّه و بیهمتا بودن بارزترین ویژگی آنهاست.
انتشار مقاله “هرمنوتیک سهندیّه” بهصورتیکه در اختیار حلقههای غیردانشگاهی و علاقهمندان ادبیات و جامعهشناسی ادبیات هم قرارگیرد، به چند دلیل انجام میپذیرد: نخست، برای نمایاندن عظمت و قدرت خلاقۀ شهریارِ مُلک سخن، استاد شهریار. دوّم، برای بیرون کشیدن ساختار معنایی و پیامهای نهفته در این اثرِ بیبدیل. سوّم، برای آشنایی با هرمنوتیک و کاربرد آن بهمثابه یکی از نظریههای کلاسیک و درعینحال باب روزِ علوم اجتماعی. ازآنجاییکه مباحث بهعملآمده دربارۀ هرمنوتیک یا “سفرنگ” بسیار گسترده و چندبُعدی است، تجدید چاپ مقالات “هرمنوتیک و علوم انسانی و اجتماعی” و “دبستان انتقادی و هرمنوتیک” که هر دو در مجلۀ علمی- پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد منتشرشدهاند نیز برای آشنایی بیشتر با این نظریه، خالی از فایده نمینماید. مقاله ” دو شاهکار شهریار” هم بهنوعی ادامه و مکمل معرفی برترین اثر استاد است. سه مقاله آخر با آوردن نمونههایی از ادبیات معاصر آذربایجان، با چهارمقالۀ اول ربط محتوایی دارند. مقاله مربوط به استاد عباس اسلامی (بارز) مصداقی از اشعار سنتی و مقالۀ “نگرشی گذرا به شعر معاصر آذربایجان ” مصادیقی از اشعار نو را ارائه مینماید. مقالهی “اونودولماز حکیملریمیز” با تعبیری که ادبیات را منحصر به شعر یا آثار هنری نمیشناسد، نوشتهشده که ضمن عرضۀ نمونهای از نثر ترکی آذربایجانی، تمجید و تجلیلی است از خادمین این خطه که نقد وجودشان را صرف بهبود و بهروزی انسانها کردهاند.
م. ح. الف
تبریز – 21/5/1398
هفت مقاله
۱۵۰,۰۰۰تومان
فهرست
پیشگفتار 7
1. هرمنوتیک سهندیه 13
چکیده 13
مقدمه 15
پدیدار شدن شاهکار 20
نمادشناسی و ساختار معنایی اسطورهای 23
کهن الگوی فرهنگ آذربایجانی 40
نتیجه 46
مآخذ 53
استاد شهریارین شکیلی 56
سهندیم 57
2. هرمنوتیک و علوم انسانی و اجتماعی 71
خلاصه 71
منابع و مآخذ 86
3. دبستان انتقادی و هرمنوتیک 87
خلاصه 87
4. دو شاهکارِ شهریار 115
نمایهی مقایسهای دو شاهکار 123
منابع و مآخذ: 132
5. جهانبینی شعر بارز 133
بخش دوم 138
منابع 146
6.آذربایجانین چاغداش شعرینه اؤتری بیر باخیش 147
سوسيولوژیک تئوری چرچیوهسی 149
سؤنمز 153
بارز 156
باريشماز 160
سحر 164
یالقیز 167
موغان 171
ناصر مرقاتی 176
سونوج 183
قایناقلار 184
7. اونودولماز حکیملریمیز 187
گؤزللرین آخره قالمیشلارینین شکیلی 218
توضیحات تکمیلی
نویسنده | پروفسور محمد حریری اکبری |
---|---|
ناشر | قالان یورد |